بیوگرافی آلبرت اینشتین : نابغه آلمانی فیزیک + نسخه صوتی

آلبرت انیشتین در ۱۴ مارچ ۱۸۷۹ در شهر اولم از ایالت وورتمبرگ آلمان متولد شد. او فیزیک دان آلمانی الاصل بود که نظریههای نسبیت خاص و عام را توسعه داد و برنده جایزه نوبل فیزیک شد. اینشتین را به دلیل کشف قانون اثر فتوالکتریک در سال 1921 تاثیرگذارترین فیزیک دان قرن میدانند.
بیوگرافی آلبرت اینشتین
زندگینامه
اینشتین در کشور آلمان به دنیا آمد. او در ۱۷ سالگی با تأیید پدرش خواستار خروج از تابعیت آلمانی خود شد و تا پنج سال، شهروند جایی نبود. در ۲۱ فوریه ۱۹۰۱ شهروند سوییس شد و تا پایان عمر، شهروند سوییس ماند. اینشتین در ۱۹۱۴، زمانی که وارد خدمات اجتماعی پروس شد، به شهروندی پروس درآمد، اما به دلیل شرایط سیاسی و آزار و اذیت یهودیان در آلمان نازی، او خدمات اجتماعی را در مارس ۱۹۳۳ رها کرد و در نتیجه شهروندی پروس (آلمان) را نیز از دست داد. در ۱ اکتبر ۱۹۴۰ اینشتین شهروند آمریکا شد. او تا زمان مرگ ۱۸ آوریل ۱۹۵۵ هم شهروند ایالات متحده آمریکا و هم سوییس بود.
در سال ۱۹۲۶، انجمن سلطنتی اخترشناسان بریتانیا مدال طلای انجمن سلطنتی اختر شناسان را به او داد. در واقع انجمن سلطنتی اختر شناسان بریتانیا در سال میلادی ۱۹۱۹ همراه با پیشنهاد نامزدی اخترشناس انگلیسی آرتور استنلی ادینگتون برای مدال طلای آن سال، اینشتین را نیز برای مدال طلای سال ۱۹۲۰ پیشنهاد کرد، ولی گرایشهای ملیگرایانه گروهی از اعضای انجمن باعث شد که مدال طلای سال ۱۹۲۰ به کسی داده نشود.
اینشتین و بمب اتم
در سال ۱۹۳۹ گروهی از فیزیکدانهای مجارستانی از جمله لئو زیلارد که به آمریکا مهاجرت کرده بود، به دولت ایالات متحده آمریکا درباره برنامه نازیها برای ساخت بمب اتم هشدار دادند، اما به آنها توجه نشد.
در تابستان ۱۹۳۹ و چند ماه پیش از جنگ جهانی دوم، لئو زیلارد نامهای به روزولت، رئیسجمهور وقت ایالات متحده نوشت و از اینشتین هم خواست که آنرا امضاء کند. زیلارد نسبتاً گمنام بود، اما اینشتین به واسطه نظریههای نسبیت و جایزه نوبل، شخص مشهوری بهشمار میرفت. آنها در این نامه از روزولت خواستند به این مسئله توجه کند. آنها همچنین از او خواستند تا به پژوهش در زمینه انرژی هستهای و واکنشزنجیرهای بیشتر اهمیت داده شود. این نامه را سرآغاز پروژه منهتن برای ساخت بمب اتمی میدانند.
اینشتین، یک سال پیش از مرگ به دوست قدیمیاش لینوس پاولینگ گفت: “من یک اشتباه بزرگ در زندگی کردهام؛ نامه توصیه ساخت بمب اتمی به روزولت را امضا کردم. اما برایش یک دلیل داشتم؛ خطر ساخت این بمب از سوی آلمانیها …” برای کارهای صلحجویانه سابق اینشتین، گرایش چپگرایانهاش، و همچنین گزارشهای مغرضانه و بیپایهای که افبیآی درباره ارتباط او با شوروی دریافت کردهبود، از شرکت او در پروژه منهتن جلوگیری شد.
نظریه نسبیت انیشتین
شاید وقتی نام نظریه نسبیت به گوشتان میخورد تصور کنید چیز عجیب و پیچیدهای باشد، اما منطق جاری در این نظریه به طرز شگفتآوری ساده است:
هیچ مطلقی به عنوان مرجع وجود ندارد. هر بار که سرعت جسم یا حرکت آن را دیده و محاسبه میکنید یا حتی جسمی را ثابت در نظر میگیرید، در واقع رفتار آن جسم را در یک بازه زمانی با جسم دیگری مقایسه میکنید.
سرعت نور همواره ثابت است. این عدد به سرعت حرکت فردی که آن را محاسبه میکند یا به سرعت منبع نور وابسته نیست.
هیچ چیزی سریعتر از نور نیست و سرعت نور بالاترین سرعت در جهان است.
این نظریه مهم و تاثیرگذار در جهان علم که دیدگاه ما را نسبت به فضا و زمان تغییر داده، شامل دو بخش نسبیت عام و نسبیت خاص است. آلبرت انیشتین نسبیت خاص را در سن ۲۵ سالگی مطرح کرد و ده سال بعد نظریه نسبیت عام را ارائه داد.
نظریه نسبیت خاص به زبان ساده
در سال ۱۹۰۵ آلبرت انیشتین نظریه نسبیت خاص انیشتین را طی مقالات «در باب الکترودینامیک و حرکت اجسام» در زمینه فیزیک منتشر کرد. نسبیت خاص توضیحاتی درباره چگونگی تاثیر سرعت بر جرم، زمان و مکان است.
نسبیت خاص حالتی ویژه از نسبیت عام است. این نظریه برای اجسامی که با سرعت بسیار بالا (نزدیک به سرعت نور) حرکت میکنند به کار میرود. برای این اجسامی که با سرعت نزدیک به نور حرکت میکنند، قوانین نیوتن کاربرد ندارد. نظریه نسبیت خاص برای حالتهای خاصی که دستگاههای مرجع حرکت، شتاب ندارند (یعنی سرعت در آنها ثابت است) به کار میرود. این دستگاههای مرجع بدون شتاب را لَخت مینامند. آیا سفر با سرعت نور ممکن است؟
از نتایج جالب نظریه نسبیت وجود ارتباط بین فضا (فاصله) و زمان است. نیوتن باور داشت زمان ثابت بوده و در تمام نقاط به یک صورت عمل میکند، اما نظریه نسبیت انیشتین بر نسبی بودن زمان نیز دلالت داشت. نسبیت خاص نشان داد وقتی جسمی با سرعت نور حرکت میکند، زمان برایش متوقف میشود که به ان اتساع زمان (Time Dilation) میگویند. همچنین طولش در مسیر حرکت کاهش و جرمش افزایش مییابد.
بر اساس نظریه نسبیت خاص، تمام چیزها در دنیا با یکدیگر ارتباط داشته و برهم اثر میگذارند. پارادوکس دوقلوها از مثالهای جالبی است که برای توضیح این نظریه بیان میشود؛ دو شخص دوقلو را در نظر بگیرید که یکی روی زمین است و دیگری توسط فضاپیما با سرعت نزدیک به نور به سمت فضا رهسپار میشود. پس از آنکه شخص روی زمین ۱۰۰ سال از عمرش بگذرد، شخصی که در فضاپیما بوده فقط یک سال از عمرش گذشته است.
مغناطیس، رنگ زرد طلا، مایع بودن جیوه، تلویزیونهای قدیمی، نور، نیروگاههای هستهای و ابرنواخترها همه تاثیراتی از این نظریه را نشان میدهند.
نظریه نسبیت عام به زبان ساده
نظریه نسبیت عام انیشتین برای توضیح حرکتهای شتاب دار است؛ یعنی حرکتهایی که سرعت آنها تغییر میکند. بر این اساس g (شتاب گرانش زمین) که همان عدد ۹/۸۱ متر برثانیه بوده نیز نوعی شتاب است. پس نسبیت عام با شتابهای ثقل اشیا و اجرام سروکار دارد، نه با حرکت. در هر جای عالم، هر جرمی در فضای خالی باشد قطعا داری یک شتاب جاذبه در اطراف خود بوده که مقدار عددی آن به جرم جسم وابسته است.
طبق نظریه نسبیت انیشتین، جاذبه، کشیدگیها و خمیدگیهای فضا است که از طرف اجرام وارد میشود. این توصیف در آغاز قرن بیستم برای مدتی بیش از ۲۰۰ سال به عنوان توصیف پذیرفتهشده برای گرانش بین اجسام مطرح بود. در این قانون جهانی گرانش نیوتون، گرانش ناشی از نیرویی جذبکننده بین دو جسم است، اما نیوتن هیچگاه متوجه شیوه کارکرد نیروی گرانش نشد.
اگرچه نسبیت عام هنوز نظریه کاملی نیست، اما توانسته است بسیاری از مشکلات را حل کند و به ابزاری اساسی در اخترفیزیک تبدیل شود. همچنین پدیدههایی چون همگرایی گرانشی (Gravitational lens)، امواج گرانشی و اثر گرانش بر روی زمان را پیشبینی کرد که توسط آزمایش تایید شده و یا در حال بررسی هستند. نسبیت عام به درک ما درباره سیاهچالهها نیز کمک اساسی نمود.
چیزهایی که شاید راجع به اینشتین ندانید
او عاشق دریانوردی بود
زمانی که اینشتین در کالج پلی تکنیک زوریخ در سوئیس مشغول به کار بود، به شدت به قایقرانی علاقمند شد. او اغلب یک دفترچه یادداشت باخودش به قایق می برد و به دریاچه می رفت و در آنجا به استراحت و تفکر می پرداخت. اینشتین اگرچه هرگز شنا کردن را یاد نگرفت، اما قایقرانی سرگرمی مهمی در زندگی او بود.
مغز اینشتین
هنگامی که اینشتین در سال ۱۹۵۵ فوت کرد، به درخواست خودش جسدش سوزانده شد و خاکسترش در اطراف محوطه انستیتوی مطالعات پیشرفته در پرینستون، پخش شد. با این حال قبل از اینکه جسدش سوزانده شود، آسیب شناس، توماس هاروی در بیمارستان پرینستون، طی یک کالبد شکافی مغز اینشتین را از جسدش جدا کرد. هاروی به جای اینکه مغز او را به جسدش برگرداند تصمیم گرفت تا آن را برای مطالعۀ بیشتر نگه دارد. او اجازه نداشت که مغز اینشتین را نگه دارد اما یک روز بعد او پسر اینشتین را متقاعد کرد که این کار به پیشبرد علم کمک بسیاری می کند.
اندکی بعد هاروی به دلیل اینکه حاضر نشد مغز اینشتین را تحویل دهد از سمت خود در دانشگاه پرینستون اخراج شد. طی چهار دهه بعد هاری تکه های مغز اینشتین (او آن را به ۲۴۰ قطعه برش داده بود) که در محفظه ای نگهدای می شدند به سراسر کشور منتقل کرد. هر تکه از آن را برای یکی از محققان می فرستاد. سرانجام در سال ۱۹۹۸ هاروی مغز اینشتین را به بیمارستان آسیب شناسی پرینستون بازگرداند.
اینشتین و ویولن
مادر اینشتین، پائولین، نوازنده پیانو بود، او میخواست که پسرش عاشق موسیقی شود، زمانی که اینشتین شش ساله بود آموختن ویولن را به او آغاز کرد. متاسفانه اینشتین در ابتدا از نواختن ویولون متنفر بود او ترجیح می داد که با کارت های بازی، خانه بسازد، کارش هم در این زمینه خوب بود. (او حتی یک بار یک خانه ۱۴ طبقه با کارت ها ساخته بود!)
وقتی اینشتین ۱۳ ساله شد، ناگهان عقیده اش نسبت به ویولون را تغییر داد، او از شنیدن موسیقی موتزارت با شور و شوق بسیار لذت می برد و تا آخر عمر به نواختن ویولون علاقه مند شد. نزدیک به هفت دهه، اینشتین نه تنها هنگام استراحت، که زمانی که میخواست به تفکر بپردازد نیز به نواختن ویولن روی می آورد.
ریاست جمهوری اسرائیل
یک روز بعد از فوت اولین رئیس جمهور اسرائیل خایم وایزمن در ۹ نوامبر ۱۹۵۲، از اینشتین پرسیده شد که آیا علاقه ای به اینکه دومین رئیس جمهور اسرائیل باشد دارد؟ اینشتین که آن موقع ۷۳ سال داشت، این پیشنهاد را رد کرد. او در نامه ای رسمی امتناع خود از ریاست جمهوری اسرائیل با این عنوان که «استعداد و تجربه لازم برای برخورد درست با مردم را ندارد» رااعلام کرد.
بدون جوراب
بخشی از جذابیت اینشتین نگاه ژولیدۀ او به زندگی بود. او علاوه بر اینکه موهایش را شانه نمی کرد، عادت های عجیب و غریبی همچون نپوشیدن جوراب داشت. او چه زمانی که در حال قایقرانی بود چه در یک شام رسمی در کاخ سفید، همیشه و همه جا بدون جوراب می رفت. از نظر اینشتین، جوراب یک مشکل بود چرا که آنها اغلب سوراخ می شدند. به علاوه چرا باید هم جوراب پوشید هم کفش، در حالی که یکی از آنها کار آن یکی را هم انجام می دهد؟
قطب نمای ساده
هنگامی که اینشتین در پنج سالگی در بستر بیماری بود، پدرش به او یک قطب نمای جیبی ساده داد. او در آن سن به شدت درگیر این شده بود که چه نیرویی بر روی سوزن اعمال می شود که همیشه به سمت یک جهت می گردد؟ این سوال که اینشتین را به خود درگیر کرده بود، آغاز شیفتگی اینشتین به علم بود.
طراحی نوعی یخچال
بیست و یک سال بعد از نوشتن نظریه نسبیت خاص، آلبرت اینشتین یک یخچال ابداع کرد که با الکل کار می کرد. این یخچال در سال ۱۹۲۶ طراحی شد اما هرگز به تولید انبوه نرسید زیرا تکنولوژی جدیدی به دست آمد که از یخچال اینشتین کاربردی تر بود. اینشتین در واقع به این دلیل به اختراع این یخچال مبادرت ورزید که در جایی خوانده بود خانواده ای در اثر گاز دی اکسی گوگرد (که آن زمان یخچال ها با این گاز کار می کردند) دچار مسمومیت شده بودند.
سیگاری وسواس
اینشتین عاشق سیگار کشیدن بود. او وقتی بین خانه خود و دفترش در پرینستون راه می رفت دنباله ای از دود پشت سرش راه می افتاد. ظاهر او همیشه با موهای به هم ریخته، لباس گشاد در حالی که پیپ خود را محکم به دهان گرفته بود.
در سال ۱۹۵۰، اینشتین در یادداشتی گفت: «معتقدم که دود پیپ، به من کمک می کند تا درباره تمام امور بشر به تفکر بپردازم.» اگرچه او به شدت به پیپ خود علاقه مند بود اما گاهی هم سیگار برگ یا سیگار معمولی می کشید.
ازدواج با دخترخاله
اینشتین بعد از اینکه از همسر اول خود، میلوا ماریچ در سال ۱۹۱۹ جدا شد، با دختر خالۀ خودش، السا لوونتال (که بیشتر با نام السا اینشتین شناخته می شود) ازدواج کرد. السا در واقع از هر دو طرف با اینشتین رابطه خانوادگی داشت. مادر آلبرت و مادر السا خواهر بودند، به علاوه، پدر آلبرت و پدر السا پسر عمو بودند. با این حال عشق آنها زمانی شروع شد که السا با مکس لوونتال ازدواج کرد و سپس از او جدا شد.
عکسی از آلبرت اینشتین و میلوا ماریچ(همسر اولش)
یک دختر نامشروع
در سال ۱۹۰۱ قبل از اینکه آلبرت اینشتین با میلوا ماریچ ازدواج کند، با او که عشق دوران کالجش بود به دریاچه کومو در ایتالیا رفتند. پس از تعطیلات، میلوا فهمید که باردار شده است. در آن زمان کودکان نامشروع نامعمول نبود ولی در عین حال از طرف جامعه پذیرفتنی نبود. از آنجا که اینشتین پول کافی برای ازدواج با ماریچ و سرپرستی یک بچه را نداشت، آن دو تا زمانی که اینشتین در اداره ثبت اختراع مشغول به کار شد نتوانستند با هم ازدواج کنند. و ماریچ مجبور بود از بچه نامشروع خود که لیسرل نام داشت در کنار خانواده اش نگهداری کند. اگرچه می دانیم که اینشتین درباره وضعیت دختر خود اطلاع داشت اما از سرنوشت این دختر اطلاعی نداریم. اعتقاد بر این است که او در سنین کودکی بر اثر بیماری مخملک فوت کرده است، و یا اگر هم زنده مانده است سرپرستی او را به خانواده دیگری سپرده اند.
افتخارات آلبرت اینشتین
اینشتین جایزهها و افتخارات بسیاری کسب کرد. او در سال ۱۹۲۲ موفق به کسب جایزه نوبل در فیزیک «برای خدماتش در زمینه فیزیک نظری شد.
علاوهبر جایزه نوبل، او موفق به کسب افتخاراتی مانند مدال ماتئوچی (۱۹۲۱)، همکار انجمن سلطنتی (۱۹۲۱)، مدال کاپلی (۱۹۲۵)،مدال طلائی انجمن سلطنتی اختر شناسان (۱۹۲۶)، مدال ماکس پلانک (۱۹۲۹)، عضویت در آکادمی ملی علوم آمریکا (۱۹۴۲)، شخصیت قرن تایمز (۱۹۹۹) نیز شد. علاوهبر جایزههایی که اینشتین موفق شد در طول زندگی کسب کند برخی جایزهها نیز به افتخار او نامگذاری شدهند که جایزه آلبرت اینشتین، مدال آلبرت اینشتین، جایزه اینشتین در علوم لیزر، جایزه اینشتین انجمن فیزیک آمریکا، جایزه جهانی علمی آلبرت اینشتین و جایزه صلح آلبرت اینشتین از جمله این موارد هستند.
در فیزیک، یکای اینشتین یک یکای غیر اسآی است که برابر با انرژی یک مول فوتون است. یونسکو به مناسبت صدمین سال مقالات نسبیت خاص، اثر فوتوالکتریک و حرکت براونی سال ۲۰۰۵ را سال جهانی فیزیک نامید.
کالج پزشکی آلبرت اینشتین یکی از کالجهای دانشگاه یشیوا است که در نیویورک واقع است. این کالج به افتخار آلبرت اینشتین نامگذاری شدهاست. رصدخانه اینشتین، نخستین تلسکوپ تصویربرداری کاملاً مبتنی بر پرتو ایکس و دومین تلسکوپ رصدخانه نجومی انرژی بالای ناسا بود. سیارک ۲۰۰۱ به افتخار او، اینشتین ۲۰۰۱ نامگذاری شدهاست. بر روی ماه نیز دهانهای بهنام دهانه اینشتین به او اختصاص داده شدهاست.
نسخه صوتی زندگینامه آلبرت اینشتین قسمت اول
نسخه صوتی زندگینامه آلبرت اینشتین قسمت دوم